عاشق دیوانه زهرا
زهرا عشقه منه ، من دوسش دارم
نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |

 

عشق یعنی لحظه ای خندیدن و
سال ها اشک ندامت ریختن
عشق یعنی زنگ تکرار نگاه
عشق یعنی لحظه ای زیبا شدن
عشق یعنی قطره بودن سوختن
عشق یعنی راهی دریا شدن
هر چه هست این عشق صد ها قلب صاف
با حضورش ‌آبی و بی کینه است
عشق یعنی سبز بودن تا ابد
عشق رنگ نقره اینه است
تو گل گلدان قلب من شدی
عشق شد یک برگ از گلدان تو
در بهار آرزوها می دهد
میوه های عاطفه چشمان تو
چشمهایم باز بارانی شدند
قلبم اما گشت دریای ز عشق
دل گذشت از کوچه های خاطره
روح شد مضمون و معنایی ز عشق
باید از آرامش دل ها گذشت
شادمان چون لحظه دیدار شد
بهترین تسکین دل این جمله است
باید از پیوند تو سرشار شد


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |

 

خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ...
به کسی توجه نمی کنه ...
از کسی خجالت نمی کشه ...
می باره و می باره و ...
اینقدر می باره تا آبی شه ...
‌آفتابی شه ...!!!
کاش ...
کاش می شد مثل آسمون بود ...
کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...
بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده

 


 

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ...

 

 

تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... 

 

تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ...

 

   

تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...

 

 

تنهایی را دوست دارم زیرا....

 


 در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |


یکی بود یکی نبود، اونی که بود تو بودی و اونی که نبود من بودم !
یکی داشت و یکی نداشت، اونی که داشت تو بودی و اونی که تو رو نداشت من بودم!
یکی خواست و یکی نخواست، اونی که خواست تو بودی اونی که بی تو بودن رو نخواست من بودم!
یکی آورد و یکی نیاورد، اونی که آورد تو بودی اونی که جز تو به هیچ کس ایمان نیاورد من بودم !
یکی برد و یکی باخت، اونی که برد تو بودی اونی که دل به تو باخت من بودم!

یکی گفت و یکی نگفت، اونی که گفت تو بودی اونی که " دوست دارم " رو به هیچ کس جز تو نگفت من بودم!یکی ماند و یکی نماند، اونی که ماند تو بودی اونی که بدون تو نماند من بودم

 

 

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |


بیا با من دلم تنها ترین است/ / نگاهت در دلم شور آفرین است
/ / مرا مستی دهد جام لبانت/ / شراب بوسه ات گیرا ترین است/ /ز یک دیدار پی بردی به حالم/ /عجب درمن نگاهت نکته بین است/ /سخن از عشق ومستی گوی با من/ /سخن هایت برایم دلنشین است/ / مرا در شعله ی عشقت بسوزان/ / که رسم دوستداریها همین است/ /نشان عشق را در چشم تو خواندم/ / دلم چون کویی آیینه بین است/ /به من لطف گل مهتاب دادی/ / تنت با عطر گلها همنشین است/ /دوست را هم تو باش آغاز وپایان/ /که عشق اولی وآخرینست

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |

سکوتم را به باران هدیه کردم/ /تمام زندگی را گریه کردم / /نبودی در فراق شانه‌هایت / /به هر خاکی رسیدم تکیه کردم

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط معشوق زهرا جون |

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 8 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به معشوق زهرا مي باشد.